علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن هبةاﷲبن عبداﷲبن حسین دمشقی شافعی ، مشهور به ابن عساکر و ملقب به ثقةالدین و مکنی به ابوالقاسم . رجوع به ابن عساکر و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 69 و وفیات اعیان ج 1 ص 242 و طبقات الشافعیه ٔ سبکی ج 4 ص 273 و معجم الادباء ج 13 ص 73 و النجوم الزاهره ٔ ابن تغری بردی ج 6 ص 77 و تذکرة الحفاظ ذهبی ج 4 ص 118 و شذرات الذهب ابن عماد ج 4 ص 239 و البدایه ٔ ابن کثیر ج 12 ص 294 و الدارس نعیمی ج 1 ص 100 و المختصر فی اخبار البشر ابوالفداء ج 3 ص 62 و مختصر دول الاسلام ج 2 ص 62 و مفتاح السعاده ٔ طاش کبری ج 1 ص 216 و ج 2 ص 211 و کشف الظنون ص 54 و سایر صفحات ، و ایضاح المکنون ج 1 ص 224 و کنوزالاجداد محمد کردعلی ص 306 و فهرست الخدیویة ج 5 ص 25 و مقدمه ٔ تاریخ ابن عساکر از صلاح الدین منجد و فهرس مخطوطات المصوره ٔ سید ج 2 ص 29 و فهرس مخطوطات الظاهریه ٔ یوسف عش ج 6 ص 109 و جولة فی دور الکتب الامیرکیه ٔ کورکیس عواد ص 89 و فهرس المخطوطات المصوره ٔ لطفی عبدالبدیع ج 2 ص 66 و هدیةالعارفین ج 1 ص 701 و سیرالنبلاء ذهبی ج 12 ص 278 و التذکره ٔ طاهر جزائری ص 24 و فهرس المؤلفین بالظاهریة و الزیارات عدوی ص 20 و الاعلام بوفیات الاعلام ذهبی ص 210 والوافی صفدی ج 12 ص 35 و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 327.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۹ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن زریق بغدادی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی بغدادی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن زقاق ، علی بن عطیةبن مطرف بن سلمه ٔ لخمی بلنسی ، مشهور به ابن زقاق و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی لخمی (ابن ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن زقاق ، علی بن قاسم بن یونش اشبیلی ، مشهور به ابن زقاق و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی اشبیلی (ابن قاسم بن یون...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن زکرون ، علی بن احمدبن زکریا، مشهور به ابن زکرون و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی بن احمدبن زکریا شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن زکریابن مسعود حنفی (متوفی در سال 686 هَ . ق . در قدس ). او راست : شرح معانی الاَّثار طحاوی . (از معجم المؤلفین از ای...
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن زکریا مسبحی . رجوع به علی مسبحی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن زکریا نیشابوری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی نیشابوری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن زکی بوسنوی رومی حنفی . رجوع به علی بوسنوی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن زیاد اسکندری ، مشهور به محتسب و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی محتسب شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن زیاد تمیمی ، مکنی به ابوالحسن . یکی از نقله ٔ کتب فارسی به عربی است . رجوع به ابوالحسن (علی بن زیاد...) شود.