علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن محمدبن احمدبن هیثم بن عبدالرحمان بن مروان بن عبداﷲبن مروان بن محمد (آخرین خلیفه ٔ اموی ) اصفهانی صاحب کتاب أغانی ، مکنی به ابوالفرج . رجوع به ابوالفرج (علی بن ...) و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 78 و الفهرست طوسی ص 192 و وفیات الاعیان ابن خلکان ج 1 ص 421 و معجم الادباء ج 13 ص 94 و تاریخ بغداد خطیب بغدادی ج 11 ص 398 و الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 115 و یتیمة الدهر ثعالبی ج 3 ص 96 و انباء الرواة قفطی ج 2 ص 251 و النجوم الزاهره ٔ ابن تغری ج 4 ص 15 و میزان الاعتدال ذهبی ج 2 ص 223 و مرآةالجنان یافعی ج 2 ص 359 و المنتظم ابن جوزی ج 7 ص 71 و لسان المیزان ابن حجر ج 4 ص 221 و الهدایه ٔ ابن کثیر ج 11 ص 263 و شذرات الذهب ابن عماد ج 3 ص 19 و المختصر فی اخبار البشر ابوالفداء ج 2 ص 114 و مفتاح السعاده ٔ طاش کبری ج 1 ص 184 و کشف الظنون ص 26 و 43 و سایر صفحات ، و کنوزالاجداد محمد کردعلی ص 159 و دراسة الاغانی شفیق جبری و معجم الاطباء احمد عیسی ص 304 و مقدمه ٔ کتاب اغانی از شفیق جبری و هدیة العارفین ج 1 ص 681 و الذریعه ٔ آغابزرگ ج 2 ص 304 و کتاب صاحب الاغانی ابوالفرج اصفهانی ، ابن محمد احمد خلف اﷲ و فهرست الخدیویة ج 4 ص 204 و فهرست کتابخانه ٔ رضوی ص 109 و روضات الجنات خوانساری ص 478 و فوائد الرضویه ٔ عباس قمی ج 3 ص 378 و سیرالنبلاء ذهبی ج 10 ص 196 و الوافی صفدی ج 12 ص 44 و عیون التواریخ ابن شاکر کتبی ج 12 ص 126 و فهرس المؤلفین بالظاهریة.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۵.۸۲ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن عبدالرحمان بن محرزعبدری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی عبدری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن عثمان بن سعید مصری ، مکنی به ابوعلی . رجوع به علی مصری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن محمدبن احمدبن محمدبن حسن بن محمدبن علی بن محمدبن حسین بن عبدالسلام بن عبدالمطلب حر عاملی جبعی . رجوع به ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعید اصطخری . رجوع به علی اصطخری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعید رستغفنی حنفی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی رستغفنی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعید عسکری .محدث اواخر قرن سوم هجری . رجوع به علی عسکری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سکن معافری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی معافری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سکون ، علی بن محمدبن محمدبن علی بن سکون حلی ، مشهور به ابن سکون و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی حلی (ابن محمد...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سگزی . گور وی در رباط دهستان است . و دهستان شهری است از ناحیت دیلمان . (از حدود العالم چ دانشگاه ص 143).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلار، ملقب به الملک العادل سیف الدین و مشهور به ابن سلار. وزیر ظافر عبیدی است ، صاحب مصر. رجوع به ابن سلار شود.