اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن حسین بن موسی بن بابویه قمی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن بابویه . رجوع به ابن بابویه و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 81 و الفهرست طوسی ص 93 و الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 196 و کتاب الرجال نجاشی ص 184 و فوائد الرضویه ٔ عباس قمی ص 222 و روضات الجنات خوانساری ص 377 و منتهی المقال ابوعلی ص 213 و منهاج المقال میرزا محمد ص 231 و هدیة العارفین ج 1 ص 678.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۰۳ ثانیه
علی حلی . [ ع َ ی ِ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) ابن حسن بن عنتربن ثابت حلی ، مشهور به شمیم و ملقّب به مهذب الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ع...
علی حلی . [ ع َ ی ِ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) ابن حسین بن علی عوض مزیدی اسدی حلی . رجوع به علی عوض شود.
علی حلی . [ ع َ ی ِ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) ابن حسین حلی شهیفنی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی شهیفنی شود.
علی حلی . [ ع َ ی ِ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) ابن حسین خیقانی حلی نجفی . رجوع به علی خیقانی شود.
علی حلی . [ ع َ ی ِ ح ِل ْلی ] (اِخ ) ابن سعیدبن احمدبن یحیی مزیدی حلی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به ملک الادباء و استاد شهید. شاگرد علام...
علی حلی . [ ع َ ی ِ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) ابن ظاهر مطیری اسدی حلبی . ادیب و شاعر بود (1240 - 1290 هَ . ق .). او را مجموعه ای است از شعر. (از معجم...
علی حلی . [ ع َ ی ِ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) ابن عبدالحمیدبن قحاربن معد موسوی حلی ، مشهور به مرتضی . رجوع به علی مرتضی شود.
علی حلی . [ ع َ ی ِ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) ابن علی بن طاووس حسن حلی ، مکنّی به ابوالقاسم و ملقّب به رضی الدین . متولد درهشتم محرم سال 674 هَ ...
علی حلی . [ ع َ ی ِ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) ابن محمدبن علی کاشی ، ملقّب به نصیرالدین . رجوع به علی کاشی (ابن محمد...) شود.
علی حلی . [ ع َ ی ِ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن علی بن سکون حلی ، مشهور به ابن سکون و مکنّی به ابوالحسن . نام او در معجم الادباء ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.