علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن هندو بغدادی ،مکنی به ابوالفرج و مشهور به ابن هندو. رجوع به ابن هندو و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 82 و عیون الانباء ابن ابی اصیبعة ج 1 ص 323 و تاریخ حکماء اسلام بیهقی ص 93 و فوات الوفیات ابن شاکر کتی ج 2 ص 45 و ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 379 و کشف الظنون ص 1762 و کنوز الاجداد محمد کردعلی ص 213 و هدیة العارفین ج 1 ص 686.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۴.۰۲ ثانیه
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن یوسف بن مروان بن عمرغسانی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی غسانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد بنا دمیاطی . رجوع به علی بنا شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد جمالی حنفی رومی زنبیلی ، ملقب به علاءالدین . رجوع به علی جمالی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد دیبلی شافعی . رجوع به علی دیبلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدرتبلی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی رتبلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن احمدبن محمد رسموکی . رجوع به علی رسموکی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد شیرازی مکی شافعی ، ملقب به علاءالدین . رجوع به علی شیرازی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد فنجکردی نیشابوری ، ملقب به شیخ الافاضل و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی فنجکردی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد کیزاوانی حموی شاذلی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی حموی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن مکابر شظبی یمنی . رجوع به علی یمنی شود.