علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن یحیی . فقیه و عالم علم فرایض (متوفی در حدود سال 660 هَ . ق .). او راست : 1- الدر فی الفرائض .2- القمر المنیر فی حل عقود التحریر. 3- اللمع.(از معجم المؤلفین از تراجم الرجال جنداری ص 24).
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۴.۹۱ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یحیی زیادی مصری شافعی ، ملقّب به نورالدین . رجوع به علی زیادی شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن یحیی زیری . رجوع به علی زیری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یحیی سمرقندی قرمانی حنفی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی سمرقندی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یحیی عنسی ، ملقّب به شمس الدین .شاعر یمانی . رجوع به علی عنسی (ابن یحیی ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یحیی مخرمی ، ملقّب به جمال الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی مخرمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یزداد. علی بن محمدبن حسن عبدی ، مکنّی به ابوتمام و مشهور به ابن یزداد. رجوع به علی عبدی (ابن محمدبن حسن ...) شو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یزید دمشقی صاحب القاسم ، مکنّی به ابوعبدالملک . از روات حدیث بود و نیز رجوع به ابوعبدالملک (علی بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن جبریل بن عبدالمحسن بکری مصری شافعی ، ملقّب به نورالدین مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی بکری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن داوودبن طهمان . وی فرزند یعقوب بن داوود بودکه وقتی ابراهیم بن عبداﷲ بر ابوجعفر دوانیقی خروج کرد همراه او ب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن شجاع بن علی بن ابراهیم بن محمدبن ابی زهران موصلی شافعی . مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به عمادالدین . رجوع ...