علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین اصابی قطیعی یمنی شافعی . رجوع به اصابی و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 72 و هدیة العارفین ج 1 ص 710 و اعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 90 و العقود اللؤلؤیة ج 1 ص 128.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۳.۴۹ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن وصيف قاینی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به حلاء. رجوع به علی حلاء شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲ (یا عبداﷲ) دقیقی بغدادی ، مشهور به دقاق و مکنّی به ابوالقاسم . رجوع به ابوالقاسم علی بن عبداﷲ دقاق و مآخذ ذ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ سمسمی لغوی ، مکنّی به ابوالحسین . رجوع به علی سمسمانی (ابن عبداﷲ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ عبسی ، مکنّی به ابوعاصم . از روات حدیث بود و ثوروی و ابوادریس از وی روایت کنند. و رجوع به ابوعاصم عبسی شود...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبیده ٔ ریحانی بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی ریحانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبیده ٔ کاتب . به عربی شعر گفته و مقل است . (از الفهرست ابن الندیم ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عتیق بن عیسی انصاری قرطبی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی قرطبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن ابراهیم بن مصطفی بن سلیمان ماردینی حنفی ترکمانی ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی ترکمانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن ابی علی جلابی هجویری غزنوی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی جلابی (ابن عثمان ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن سلمان باباطاغی رومی حنفی . رجوع به علی باباطاغی شود.