اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن حمودبن محمدبن سعیدبن سلطان بوسعیدی . از سلاطین زنگبار. وی در سال 1298 هَ . ق . متولد شد و در سال 1316 هَ . ق . بعد از درگذشت پدرش به سلطنت زنگبار رسید ولی دولت انگلستان به بهانه ٔ خردسالی وی ، خود عهده دار اداره ٔ امور آنجا شد تا اینکه در سال 1322 هَ . ق . بعضی اختیارات داخلی به وی واگذار شد اما بسبب بسیاری اختلافات با نماینده ٔ انگلستان ، در سال 1329 هَ . ق . به کناره گیری از سلطنت مجبور گشت و به پاریس رفت و در آنجا اقامت گزید و در سال 1336 هَ . ق . درگذشت . (از اعلام زرکلی از عشر سنوات حول العالم ص 462).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۷ ثانیه
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن سعدبن علی بن یوسف الغنی باﷲبن محمدبن أحمر، مکنی به ابوالحسن و ملقب به الغالب باﷲ، نام او بصورت «علی بن سعدبن ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعدبن محمد، مکنی به ابوالحسن و ملقب به الغالب باﷲ. از ملوک بنی الاحمر اندلس . رجوع به علی بن سعدبن علی بن یوسف ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعدالدین مسعودبن علی ابهری ، ملقب به صدرالدین . وزیر سلطان علاءالدین تکش . رجوع به صدرالدین علی ... شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعدالدین مسعود ابهری ، ملقب به صدرالدین . وزیر تکش . رجوع به علی انصاری شود.
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن سعد انصاری . رجوع به علی انصاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعد بیوسی احمدی شافعی أشعری . رجوع به علی احمدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعید. نام او علی بن موسی بن عبدالملک بن سعید عبسی اندلسی غرناطی مغربی و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن سعید اس...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن احمدبن یحیی مزیدی حلی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به ملک الادبا و استاد شهید. شاگرد علامه . رجوع به ابوالحسن...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن حمامه ٔ صنهاجی (شیخ ...). رجوع به علی صنهاجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن سعدبن زیدبن محسن حسینی طالبی . از اشراف مکه . رجوع به علی طالبی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.