اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن خلیفةبن یونس بن ابی القاسم بن خلیفه ٔ خزرجی ، مشهور به ابن ابی اصیبعة و ملقب به رشیدالدین و مکنی به ابوالحسن . متولد در سال 579 هَ . ق . در حلب و متوفی در سال 616، و جسد او در بیرون باب الفرادیس مدفون است . او راست : 1- تعالیق من مجربات فی الطب . 2- کتاب طب السوق .3- کتاب المساحة. 4- مقالة فی السبب خلقت الجبال . 5- مقالة فی نسبة النبض و موازنته الی الحرکات الموسیقاریة. 6- الموجز المفید فی علم الحساب . (از معجم المؤلفین از الوافی صفدی ج 12 ص 57 و عیون الانباء ج 2 ص 246 و کشف الظنون ص 1899 و ایضاح المکنون ج 2 ص 267 و روضات الجنات ص 487). نیز رجوع به ابن ابی اصیبعة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۸ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن حسن بن أذین . نام محدثی است . (از منتهی الارب ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن اسماعیل بن احمدبن جعفربن محمدبن صالح بن حسان بن حصن عبدری ، مشهور به ابن مقلة و مکنی به ابوالحسن . رجوع ب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن ایوب . وی زعیم قوم رامانیان بود و ذکر او در فارسنامه ٔ ابن بلخی چنین آمده است : «رامانیان ، این قوم قبیله ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن بَل ّ بغدادی . محدث است . (از منتهی الارب ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن بویه دیلمی ، ملقب به فخرالدوله . رجوع به فخرالدوله ٔ دیلمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن حبیب صقلی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی صقلی (ابن حسن بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن حسول ، مکنی به ابوالقاسم . رقعه ای از وی که به صاحب بن عباد نوشته ، در معجم الادباء نقل شده است . رجوع به ...
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن حسین بن محمد موصلی مصری شافعی خلعی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی خلعی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن خاطر جزیری مالکی . رجوع به علی جزیری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن صالح نجار طائفی . رجوع به علی نجار شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.