علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن رجاء، ملقب به شرف الدین . وی در سلک وزیران طغرل بن محمدبن ملکشاه به شمار می رفت و چون مردی نالایق بود طغرل عزم عزل او کرد. اما پیش از عزل کردن وی روزگار سلطنتش به سر آمد و شرف الدین علی به آذربایجان رفت و جزء ملازمان سلطان داوودبن محمود گردید. و هنگامی که خوارزمشاه به عراق لشکر کشید وی کشته شد. (از دستورالوزراء خوندمیر ص 209) (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 521).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۱ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن حیدر رضا عاملی رکینی . رجوع به علی رکینی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن حیدرةبن محمدبن عبداﷲبن محمد، مکنی به ابوالحسن . از فرزندان عقیل بن ابی طالب . رجوع به علی عقیلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن سلام شرغی . رجوع به علی شرغی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن سلیمان اسپارته ای رومی حنفی (علی رضا...)، مشهور به وصفی . رجوع به علی رضابن حسین ... شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن صلاح بن بدرالدین حسنی صنعانی مؤیدی ، ملقب به جمال الدین . رجوع به علی مؤیدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن طریف کوفی ، مکنی به ابومنذر. رجوع به علی کوفی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن عبدالعالی کرکی عاملی ، مشهور به محقق ثانی و محقق کرکی و شخی علایی و مولی مروج . رجوع به علی کرکی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن عروة مشرقی دمشقی حنبلی ، مشهور به ابن زکنون و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی مشرقی شود.
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن حسین بن عزالدین بن حسن بن محمدبن صلاح بن حسن بن جبریل حسنی یمنی شامی . رجوع به علی شامی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی بن ابی بکربن محمد موصلی حنبلی ، ملقب به عزالدین . رجوع به علی موصلی شود.