اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن رزین بن سلیمان . از بنی مروان بن ابی حفصة بود و شعر می گفت . او را دیوانی بود که نزدیک پنجاه ورق داشت . (از الفهرست ابن الندیم ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۵ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شاه‌ علی‌اکبر شهرستانی، نویسنده و زبانشناس پیشکسوت افغانستان در سن ۹۴ سالگی در لندن درگذشت. به گفته خانواده آقای شهرستانی او در سال‌های اخیر دچار یک ب...
علی سیاه و کلاته سید. [ ع َ وَ ک َ ت َ س َی ْ ی ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت ، بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه . واقع در 16هزارگزی ...
قشلاق علی وردی اوشاغی . [ ق ِ ع َ وِ ] (اِخ ) قشلاقی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 45 هزارگزی شمال خاوری کلیبر و 45 هزارگزی ...
البعرة تدل علی البعیر. [ اَ ب َ رَ ت ُ ت َ دُل ْ ل ُ ع َ لَل ْ ب َ ] (ع جمله ٔ اسمیه ) پشک نشانه ٔ اشتر باشد، نظیر القدم یدل علی المسیر؛ از اثر ب...
ابراهیم بن محمدبن علی . [ اِ م ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ دِ ن ِ ع َ ] (اِخ ) ابراهیم بن محمدبن علی بن عبداﷲبن عباس ، معروف به امام ، برادر عبداﷲ سف...
علی شاه شاه عبدالعظیمی . [ ع َ هَِ شا ع َ دُل ْ ع َ ](اِخ ) وی در قرن 10 هَ . ق . میزیست و شعر نیز میگفت . برادرش میر هدایةاﷲ عظیم نیز از شعرا ب...
مزرعه ٔ حاجی علی عسکر. [ م َ رَ ع َ ی ِ ع َ ع َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزد، در 36هزارگزی غرب تفت و 4هزارگزی...
خود را به‌کوچه‌ی علی چپ زدن = به‌روی خود نیاوردن، دانسته و عمداً به‌نفهمیدن، ندیدن، نشنیدن... زدن، به‌دلیلی.
کلاته علی حاجی عیسی خان . [ ک َ ت ِ سا ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آبادبخش اسفراین شهرستان بجنورد. محلی جلگه ای و معتدل است . سکنه 107 ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.