علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن رستم بن هردوز، مشهور به ابن ساعاتی و ملقب به بهاءالدین و مکنی به ابوالحسن .نام وی را بصورت علی بن محمدبن رستم بن هردوز نیز آورده اند. وی در سال 553 هَ . ق . متولد شد و در سال 604در قاهره درگذشت . او را دیوان شعری است در دو مجلد،و نیز دیوانی به بنام «مقطعات النیل » دارد. رجوع به ابن ساعاتی و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 92 و وفیات الاعیان ج 1 ص 458 و شذرات الذهب ج 5 ص 13 و مرآةالجنان یافعی ج 4 ص 254 و کتاب فی التراجم ج 1 ص 4616.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۵.۴۰ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن نوبخت ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن نوبخت . وی در سال 416 هَ . ق . در مصر درگذشت . رجوع به ابوالحسن علی...
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن احمدبن هبل تبریزی بغدادی موصلی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به مهذب الدین . رجوع به علی تبریزی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن یوسف بن خضر آمدی حنبلی ، ملقب به زین الدین . رجوع به علی آمدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن یوسف وادی آشی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی وادی آشی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن یونس (الشیخ الامام ...)، مکنی به ابوالحسن (متوفی در سال 399 هَ . ق .). او راست : الزیج الکبیر الحاکمی ، در د...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد ابیوردی شیعی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن ابی قرة. متکلم قرن دهم هجری . رجوع به علی ابیوردی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن أحمد أزرق ، مشهور به ابن ازرق و ملقب به موفق الدین و نورالدین ، و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی أزرق شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد اسدی طوسی ، مکنی به ابونصر. شاعر مشهور. رجوع به اسدی (علی بن احمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد أنصاری . فقیه حنفی . رجوع به علی انصاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد أنطاکی ، مکنی به ابوالقاسم . رجوع به علی أنطاکی شود.