علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن سلطان اویس ایلکانی (شاهزاده شیخ ...). وی برادر سلطان حسین بن سلطان اویس بود، و سلطان حسین بر آذربایجان سلطنت می کرد، در سال 778 هَ . ق . شاهزاده شیخ علی که از قدرت امیر اسماعیل بن امیر زکریا حکمران بغداد خشنود نبود عده ای از اوباش بغداد را تحریک کرد و امیر وجیه الدین اسماعیل و امیر مسعود رشیدی عم امیر اسماعیل را کشتند. و سلطان حسین بجای ملامت برادر، او را به حکومت بغداد منصوب ساخت . و شیخ علی چون لیاقت اداره ٔ امور را نداشت ، پیرعلی بادک را که از جانب شاه شجاع در شوشتر حکومت می کرد به بغداد خواند و اداره ٔ امور را به او سپرد و پس از مدتی این شیخ علی و پیرعلی ، طاغی شدند و از اطاعت سلطان حسین سرپیچیدند. در سال 782 سلطان حسین به بغداد لشکر کشیدو مخالفان او به شوشتر فرار کردند و شیخ علی از در اطاعت درآمد و به حکومت شوشتر قناعت کرد. اما پس از مدتی توانست به بغداد بازگردد و اداره ٔ امور را در دست گیرد. در صفر سال 784 سلطان حسین که در تبریز بودبه دست برادر خود سلطان احمد به قتل رسید. پس از این واقعه شیخ علی و خواجه علی بادک از بغداد به تبریزلشکر کشیدند و سلطان احمد از طریق خوی به نخجوان گریخت و از قرامحمد ترکمان استمداد جست ، و قرامحمد با شرایطی پنج هزار سوار به کمک او فرستاد و ترکمانان دراین جنگ شیخ علی و خواجه علی را به قتل رساندند. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 243 - 245 و 247) (از تاریخ مفصل ایران ، مغول تألیف عباس اقبال ص 460 و 462).
واژه های همانند
۵,۷۸۱ مورد، زمان جستجو: ۴.۶۸ ثانیه
علی طبناوی . [ ع َ ی ِ طَب ْ ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن یوسف بن محمد هیثمی طبناوی قاهری مالکی اشعری . ملقب به نورالدین . منجم و متصوف ...
علی صندیلی .[ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی نیشابوری صندیلی حنفی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی نیشابوری شود.
علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن اسماعیل بن صلاح حسنی یمانی صنعانی . دانشمند و ادیب ، و از آل امیر بود. در ذی قعده ٔ...
علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن اسحاق بن احمدبن حسن حسنی یمنی صنعانی . عالم و ادیب و شاعر. در سال 1150 هَ . ق . در ص...
علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن حسن اکوع صنعانی . رجوع به علی اکوع شود.
علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن حسین بن صلاح بن بدرالدین حسنی صنعانی مؤیدی . ملقب به جمال الدین . رجوع به علی مؤیدی شود.
علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن زیدبن حسن شظبی صریمی صنعانی فقیه بود. در ربیعالاَّخر سال 882 هَ . ق . در صنعاء درگذشت . او راست : 1- ا...
علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن صالح بن محمدبن علی بن ابی الرجال صنعانی زیدی . مکنی به ابومحمد و ملقب به قاضی جمال الدین . از شعرا...
علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمدبن محمدبن محسن جلال حسنی صنعانی . رجوع به علی جلال شود.
علی صنعانی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن قاسم حنش ذیبینی صنعانی . رجوع به علی حنش شود.