علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیمان بن فضل بغدادی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به أخفش صغیر (یا أخفش أصغر). نحوی و اخباری و لغوی معروف . وی شاگرد مبرد و ثعلب بن یحیی بود و در سال 315 هَ . ق . در بغداد در حدود هشتادسالگی درگذشت . رجوع به أخفش صغیر و مآخذ زیر شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 104 و الوافی صفدی ج 12 ص 73 و طبقات النحاة و اللغویین ابن شهبة ص 423 وتاریخ دمشق ابن عساکر ج 12 ص 54 و الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 83 و معجم الادباء ج 13 ص 246 و بغیة الوعاة سیوطی ص 338 و مرآةالجنان یافعی ج 2 ص 61 و کشف الظنون ص 1427 و ایضاح المکنون ج 2 ص 274 و هدیة العارفین ج 1 ص 676.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۰۲ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد شامی خزرجی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی شامی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد شبامی عاملی زیدی ، ملقب به زین الدین . رجوع به علی عاملی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد صرصری نجری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی صرصری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد طائی سموقی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به بهاءالدین . رجوع به علی سموقی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد طوسی ، مکنی به ابومنصور و متخلص به اسدی . شاعر مشهور. رجوع به اسدی طوسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد عادلی عاملی مشهدی غروی . رجوع به علی عادلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد عمرانی موصلی . رجوع به علی عمرانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد فقیه عاملی . رجوع به علی فقیه شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدقرافی انصاری مصری شافعی . رجوع به علی قرافی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد کاتب ، ملقب به منتجب الدین بدیع اتابک جوینی . منشی معروف سلطان سنجر سلجوقی . رجوع به علی جوینی (ابن احمد......