اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سیدة. علی بن اسماعیل اندلسی مرسی ضریر، مشهوربه ابن سیدة و مکنّی به ابوالحسن . متولد در سال 398هَ . ق . در مرسیة. رجوع به ابن سیدة و نیز به کتب ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 36. بغیةالوعاة سیوطی ص 327. کشف الظنون ص 691 و 812 و سایر صفحات . هدیةالعارفین ج 1 ص 691. الصله ٔ ابن بشکوال ص 410. انباءالرواة قفطی ج 2 ص 225. لسان المیزان ابن حجر ج 4 ص 205. البدایه ٔ ابن کثیر ج 12 ص 95. مرآةالجنان یافعی ج 3 ص 82 . مطمح الانفس ص 60 . بغیةالملتمس ص 405. الدیباج ابن فرحون ص 204. شذرات الذهب ابن عماد ج 3 ص 305. المختصر فی أخبارالبشر ج 2 ص 195. مفتاح السعاده ٔ طاش کبری ج 1 ص 99. مختصر دول الاسلام ج 1 ص 207. فهرست الخدیویة ج 4 ص 184. سیرالنبلاء ذهبی ج 11 ص 180. طبقات النحاة و اللغویین ص 409. التذکره ٔ طاهر جزائری . ص 6.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۲ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن امیةبن خلف . از کفار قریش بود که در غزوه ٔ بدر، عبدالرحمان بن عوف وی و پدرش امیة را اسیر ساخت و بلال حبشی که در م...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن أنجب بن عثمان بن عبداﷲبن عبدالرحیم بغدادی خازن شافعی ، مشهور به ابن ساعی و مکنی به ابوطالب و ملقب به تاج الدی...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن انجب ابی المکارم المفضل بن ابی الحسن علی بن ابی الغیث مفرج بن حاتم بن حسن بن جعفربن ابراهیم بن حسن لخمی مقدسی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اندلسی ، علی بن حمدون بن سماک بن مسعودبن منصور جذامی ، مشهور به ابن اندلسی . رجوع به علی جذامی (ابن حمدون بن سما...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اوچ قرابهادر (شیخ ...). وی از امیرزادگان بود، و در ذی حجه ٔ سال 808 هَ. ق . امیر سیدخواجه ، با او و برادرانش و تیمور ملک...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اویس ایلکانی (شاهزاده شیخ ...). رجوع به علی بن سلطان اویس ایلکانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اَیدُغدی . فقیه حنبلی ، اهل دمشق و ترکی الاصل . او را فرهنگی است در شرح حال شیوخ خود. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 42 از...
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن ایدمربن علی جلدکی ، ملقب به عزیزالدین . رجوع به علی جلدکی (ابن محمدبن ایدمر...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ایرنجین (امیر شیخ ...). پدر او امیر ایرنجین ، پدر یکی از زنان سلطان ابوسعید بهادرخان بود، و چون با ابوسعید از در مخالف...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ایل ارسلان قریب ، معروف به حاجب بزرگ . از بزرگان امرای سلطان محمود غزنوی . رجوع به حاجب (علی بن قریب ...) شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.