اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شاطر. علی بن ابراهیم بن محمد همام بن محمدبن ابراهیم بن حسن انصاری دمشقی ، مشهور به ابن شاطر و مطعم ، و ملقّب به علاءالدین و مکنّی به ابوالحسن . وی منجم بود و در جامع اموی دمشق عهده دار توقیت بود. تولدش در 704 هَ . ق . و وفاتش در 777 هَ . ق . بوده است . او راست : 1- الاشعةاللامعة فی العمل بالالةالجامعة. 2- الثمارالیانعة من قطوف الالة الجامعة. 3- کشف المغیب فی الحساب بالربع المجیب . 4- نزهةالسامعفی العمل بالربع الجامع. 5- النفع العام فی العمل بالربع التام لمواقیت الاسلام . (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس مخطوطات الفلک بالظاهریة. و شذرات الذهب ج 6 ص 252. و کشف الظنون ص 105 و 366. و ایضاح المکنون ج 1 ص 157، و ج 2، ص 368. و تراث العرب العلمی ص 388. و هدیةالعارفین ج 1 ص 725). و نیز رجوع به ابن شاطر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۸ ثانیه
علی میرزایی . [ ع َ ] (اِخ ) ایلی است دارای یکصد خانوار و در ولایت سرخس در سرحد ایران وروس سکونت دارد. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 185).
علی میرزایی . [ع َ ] (اِخ ) تیره ای است از ایل «باصری » و آن از ایلات خمسه ٔ فارس است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87).
علی میرزایی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خاوه بخش دلفان ، شهرستان خرم آباد. دارای 180 تن سکنه . آب آن از چشمه تأمین میشود و محصول ...
علی مؤمنی . [ ع َ ی ِم ُءْ م ِ ] (اِخ ) ابن ادریس مأمون بن یعقوب منصور. مکنی به ابوالحسن سعید و ملقب به معتضد باللّه . از خلفای موحدان (...
علی مندایی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن بختیاربن علی واسطی . مشهور به مندایی . مورخ بود و در علم فقه و ادب و لغت نیز دست دا...
علی منصوری . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن سلیمان بن عبداﷲ منصوری مصری . مقری و نحوی بود. وی در اسلامبول اقامت داشت و در سال 1134 هَ . ق . در اس...
علی مقشاعی . [ ع َ ی ِ ؟ ](اِخ ) ابن عبداﷲبن عبدالصمدبن محمدبن علی بن یوسف بن سعید مقشاعی اصبعی بحرانی . رجوع به علی اصبعی شود.
علی مکناسی . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن تمیمی طنجی مکناسی . رجوع به علی طنجی شود.
علی معافری . [ ع َ ی ِ م َ ف ِ ] (اِخ ) (شیخ ...) ابن سکن معافری . مکنی به ابوالحسن . او راست : ارجوزة فی تعبیر الرؤیا علی صفة خلق الانسان . (...
علی معافری . [ ع َ ی ِ م َ ف ِ ] (اِخ ) ابن لب بن شلبون معافری . مکنی به ابوالحسن . از وزرای اندلس . وی از اهالی بلنسیة بود و والیان آنجا وی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.