علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن ابراهیم بن بناء ، مکنّی به ابوالحسن ومشهور به ابن حاجب النعمان . متولد سال 340 و متوفی در 423 هَ . ق . رجوع به ابن حاجب النعمان (ابوالحسن علی بن ...) و به کتب ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 122. الوافی صفدی ج 12 ص 99. معجم الادباءج 14 ص 35. ایضاح المکنون ج 1 ص 485. الاعلام زرکلی چ 2 ج 5ص 114. ارشادالاریب ج 5 ص 259. میزان الاعتدال ج 2 ص 232.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۴.۰۰ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صالح بن صالح بن حی ، مکنّی به ابومحمد. تابعی است . و نیز رجوع به ابومحمد (علی بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن صالح بن عبدالفتاح جارم . رجوع به علی جارم شود
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صالح بن محمدبن علی بن ابی الرجال صنعانی . رجوع به علی صنعانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صالح جرجانی . رجوع به علی جرجانی (ابن صالح ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صالح رومی ، ملقّب به عبدالواسع علیسی . رجوع به علی علیسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صباغ . علی بن حمید صعیدی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن صباغ یا ابن حمزه . رجوع به علی صعیدی (ابن حمید...) ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صباغ . علی بن محمدبن احمد، ملقّب به نورالدین و مشهور به ابن صباغ . رجوع به علی بن محمدبن ... و نیز به ابن صباغ ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صدرالدین بن عصام الدین . او راست : حاشیه بر شرح جد خود عصام الدین بر رساله ٔ استعاره ٔ ابوالقاسم لیثی سمرقندی . (از کشف...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صدرالدین موسی (شیخ خواجه ...) وی از صوفیان سلسله ٔ صفویه است که پس از پدرش صدرالدین موسی ، به ارشاد طبقه ٔ صوفیه...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صدری قونوی ، ملقّب به بدرالدین . رجوع به علی قونوی شود.