اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن حسن بن علی بن اسماعیل جرجانی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . فقیه و ادیب و شاعرو مورّخ و مفّسر و خطّاط و نویسنده بود. وی در زمان صاحب بن عباد عهده دار امر قضاء در ری بود و در همین شهر در 23 ذی حجه ٔ سال 392 و یا به قولی در 366 هَ . ق . درگذشت . و جسد او به جرجان منتقل شد. او راست : 1 - تفسیر القرآن المجید. 2 - تهذیب التاریخ . 3 - کتاب فی الوکالة. 4- الوساطة بین المتنبی و خصومه . و نیز او را دیوان شعری است . (از معجم المؤلفین بنقل از سیرالنبلاء ذهبی ج 11 ص 5. الوافی صفدی ج 12 ص 97. طبقات الفقهاء شیرازی ص 101. مناقب الشافعی و طبقات اصحابه من تاریخ الذهبی ص 95. فهرس المؤلفین بالظاهریة. الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 167. وفیات الاعیان ابن خلکان ج 1 ص 408.تاریخ جرجان سهمی ص 277. طبقات الشافعیه ٔ سبکی ج 2 ص 308. معجم الادباء ج 14 ص 14. شذرات الذهب ابن عماد ج 3 ص 57. مرآةالجنان یافعی ج 2 ص 386. کشف الظنون ص 782 و سایر صفحات . کنوزالاجداد محمد کردعلی ص 164. الحیاةالادبیه ٔ محمد عبدالمنعم خفاجی ص 368. هدیةالعارفین ج 1 ص 684). و نیز رجوع به ابوالحسن علی بن عبدالعزیز فقیه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۱ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل اندلسی مرسی ضریر، مشهور به ابن سیدة و مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابن سیدة و علی بن سیدة شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بغدادی ، ملقب به علم الدین و مشهور به رکاب سالار. رجوع به علم الدین جوهری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اصیل بن مسعودبن محمودبن محمد حنفی برمائی ، مکنی به ابومحمد. رجوع به علی برمائی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن أضحی ، علی بن عمربن محمدبن مشرف بن احمد همدانی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن اضحی . رجوع به علی همدانی (اب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن أعلم ، علی بن حسن علوی بغدادی ، مشهور به ابن أعلم و مکنی به ابوالقاسم . ریاضی دان و منجم مشهور قرن چهارم هجری ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن أعمی ، علی بن محمدبن مبارک ، ملقب به کمال الدین و مشهور به ابن أعمی . شاعر مصری . رجوع به علی بن محمدبن مبارک ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن افراسیاب جلابی (کیا...). رجوع به علی جلابی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن أفلج بن محمد عبسی ، مکنی به ابوالقاسم . رجوع به عبسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن أقبرس ، علی بن محمدبن أقبرس قاهری شافعی ، مشهور به ابن أقبرس و ملقب به علاءالدین . رجوع به علی قاهری (ابن م...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن التمش ، ملقب به جلال الدین . وی حاکم قنوج بود و در ماه شعبان سال 645 هَ . ق .هنگامی که برادرش سلطان ناصرالدین م...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.