اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حجه ٔ حموی حنفی ، ملقّب به تقی الدین ومکنّی به ابوبکر. ادیب و شاعر بود. او راست : 1- امان الخائفین من امة سیدالمرسلین . 2- بدیعیة ابن حجة. 3- بروق الغیث ، در شرح لامیةالعجم . 4 - بلوغ الامل فی فن الزجل . 5 - بلوغ المراد من الحیوان و النبات و الجماد. 6 - ثبوت الحجة. 7 - ثبوت العشرة. 8 - ثمرات الاوراق فی المحاضرات . 9 - الثمرات الشهیة فی الفواکه الحمویةو الزوائد المصریة. 10 - جنی الجنتین . 11 - خزانةالادب و غایةالارب ، در شرح بدیعیة، در یک مجلد بزرگ . 12- دیوان شعر. 13 - رشف المهلین ، در تخمیس ابیات شیخ عبدالقادر گیلانی . 14 - قبول البینات . 15- الفواکه الجنیة فی نوادرالملوک و الابیات الادبیة. 16 - الفواکه الشهیة و الزوائدالمصریة. 17 - قهوة الانشاء، در دو مجلد. 18 - کشف اللثام عن وجه التوریة و الاستخدام . 19 - مجری السوابق فی الخیل و السبق . (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس المؤلفین بالظاهریة. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 166. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 124 و سایر صفحات و ج 2ص 220) (از هدیةالعارفین ج 1 ص 731). و نیز رجوع به ابن حجة (ابوالمحاسن تقی الدین ابوبکربن علی ...) شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۷۲ ثانیه
همتای پارسی این ترکیب عربی، این است: ایستاکه istāka (کردی)***فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پیاپی، همیشه، پیوسته، همواره (دری) نشاکو noŝāku (سغدی: noŝaku).***فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این ترکیب عربی، اینهاست: بویژه (دری) نیترام nitarām (سنسکریت) نامچیشت nāmciŝt (پهلوی)***فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: گویا (دری) ساکشات sākŝāt، ویسپشتم vispaŝtam (سنسکریت) پرادو parādu (سنسکریت: prāduh) وادیار (کردی)***فانکو آدینا...
کلاته علی . [ ک َ ت ِ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. محلی جلگه ای و معتدل است . سکنه 116 تن . شغل مردم زرا...
کلاته علی .[ ک َ ت ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
گویجه علی . [ ج َ / ج ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه . واقع در 22هزارگزی جنوب خاوری میاندوآب و 2هزار...
لالحب علی . [ ل ِ ح ُب ْ ب ِ ع َ لی ی ] (ع ق مرکب ) یا لالحب علی بل لبغض معاویه ؛ نه برای دوستی علی بلکه برای دشمنی معاویه . مثلی است و...
علی یاربیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) ابن شادی خان . پدر او به عهد صفویه از جانب پادشاه هندوستان والی قندهار بود و پس از فتح قندهار توسط سپاه قزلب...
مانده علی . [ دَ / دِ ع َ ] (اِ مرکب ) پدر و مادری که هرچه بچه پیدا کنند زود بمیرد و بچه هاشان پانگیرند، اسم بچه آخری را اگر پسر باشد، «آقاما...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.