اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حجه ٔ حموی حنفی ، ملقّب به تقی الدین ومکنّی به ابوبکر. ادیب و شاعر بود. او راست : 1- امان الخائفین من امة سیدالمرسلین . 2- بدیعیة ابن حجة. 3- بروق الغیث ، در شرح لامیةالعجم . 4 - بلوغ الامل فی فن الزجل . 5 - بلوغ المراد من الحیوان و النبات و الجماد. 6 - ثبوت الحجة. 7 - ثبوت العشرة. 8 - ثمرات الاوراق فی المحاضرات . 9 - الثمرات الشهیة فی الفواکه الحمویةو الزوائد المصریة. 10 - جنی الجنتین . 11 - خزانةالادب و غایةالارب ، در شرح بدیعیة، در یک مجلد بزرگ . 12- دیوان شعر. 13 - رشف المهلین ، در تخمیس ابیات شیخ عبدالقادر گیلانی . 14 - قبول البینات . 15- الفواکه الجنیة فی نوادرالملوک و الابیات الادبیة. 16 - الفواکه الشهیة و الزوائدالمصریة. 17 - قهوة الانشاء، در دو مجلد. 18 - کشف اللثام عن وجه التوریة و الاستخدام . 19 - مجری السوابق فی الخیل و السبق . (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس المؤلفین بالظاهریة. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 166. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 124 و سایر صفحات و ج 2ص 220) (از هدیةالعارفین ج 1 ص 731). و نیز رجوع به ابن حجة (ابوالمحاسن تقی الدین ابوبکربن علی ...) شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۱ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حکم بنانی ، مکنی به ابوالحکم . محدث بود و ابوالاشهب از او روایت کند. رجوع به ابوالحکم (علی بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حکم سلمی ، برادر معاویةبن حکم . رجوع به علی سلمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حکیم ازدی ، مکنی به ابوالحسن . تابعی . رجوع به ابوالحسن (علی بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حمدان ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به سیف الدوله . رجوع به سیف الدوله و الاَّثار الباقیه ٔ بیرونی ص 133 شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حمدون بن سماک بن مسعودبن منصور جذامی ، مشهور به ابن اندلسی . رجوع به علی جذامی (ابن حمدون بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حمزة، مکنی به ابوالحسن . وی ادیب بود و به دمشق رفت و ابوالفتح صالح بن اسد کاتب را در آنجا مدح کرد.علی بن عبدالسل...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حمزه ، نام او علی بن حمیدصعیدی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن حمزه یا ابن صباغ است . رجوع به علی صعیدی (ابن...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حمزةبن عبداﷲبن عثمان اسدی کوفی ، مشهور به کسائی و مکنی به ابوالحسن . مقری و تجویددان و لغوی و نحوی و شاعر. رجوع ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حمزةبن علی طلحةبن علی رازی بغدادی ، مکنی به ابوالحسین و مشهور به ابن بقشلان و ملقب به علم الدین . رجوع به علی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حمزةبن عمارةبن حمزةبن یساربن عثمان اصبهانی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی اصفهانی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.