اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عبدالجبار شاذلی ضریر، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به نورالدین . پیشوای فرقه ٔشاذلیة. رجوع به شاذلی و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 137. طبقات الاولیاء ابن ملفن ص 35. الوافی صفدی ج 12 ص 92. فهرس المؤلفین بالظاهریة. لواقح الانوار فی طبقات الاخبار شعرانی ج 2 ص 5. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 404و سایر صفحات . جامعالکرامات حسن کوهن ص 15. مناقب ابی الحسن الشاذلی ، تألیف محمد فاسی . ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 559 و ج 2 ص 17. ابوالحسن الشاذلی تألیف علی سالم عمار. هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 709. الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 120. نکت الهمیان ص 213. نورالابصار ص 234.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۱ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ثابت شاعر. وی از رؤسای متکلمین زنادقه (مانویه ) بود که خود را مسلمان می نموده است . (از الفهرست ابن الندیم ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ثردة، علی بن ابراهیم بن علی بن معتوق واسطی ، مشهور به ابن ثردة. رجوع به علی واسطی (ابن ابراهیم بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ثروان بن حسن کندی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی کندی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ثمال خفاجی ، امیر بنی خفاجة. رجوع به علی خفاجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن تُمامة علی بن نوح بن محمدبن احمدبن ثمامة. رجوع به علی بن نوح بن محمدبن ... شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن جابربن عامر مالکی وفائی . رجوع به علی وفائی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن جاراﷲبن محمدبن ابی الیمن بن ابی بکربن علی بن محمدبن محمدبن حسین بن احمد قرشی مخزومی حنفی ، مشهور به ابن ظهیرة. ر...
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن جاسم بن محمد اسدی حلی . رجوع به علی اسدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن جباب ، علی بن محمدبن سلیمان بن علی بن سلیمان بن حسن انصاری غرناطی ، مشهور به ابن جباب و مکنی به ابوالحسن . رجوع ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن جبارة، علی بن اسماعیل بن ابراهیم بن جباره ٔ کندی محلی سخاوی مالکی ، ملقب به شرف الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.