علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عدی بن ربیعة. ابوعمر گوید که : وی از صحابه نبود اما از کسانی است که در مکه یا مدینه در عهد پیغمبر (ص ) از پدر و مادر مسلمان زاده شده اند. عثمان خلیفه در ابتدای خلافت خود علی بن عدی را والی مکه کرد. و او در جنگ جمل با عائشه شرکت داشت . (از الاصابة ج 4، قسم دوم ).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۴.۸۷ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد حریشی فاسی مالکی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی حریشی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد حسینی عاملی ، ملقب به تاج الدین . رجوع به علی عاملی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد خرد یمانی . فقیه قرن دهم هجری . رجوع به علی خرد شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد خرقانی (یا علی بن جعفر)، مکنی به ابوالحسن . از بزرگترین مشایخ صوفیه ٔ اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد خیالی بن ابراهیم گلشنی ، مشهور به صفوتی . رجوع به علی صفوتی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمددریدی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی دریدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدراسبی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی راسبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدزنبیر، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی زنبیر شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد سماقه ٔ عاملی مشغری . رجوع به علی سماقة شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد سهیلی اسفرایینی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی اسفرایینی شود.