علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عدی بن ربیعة. ابوعمر گوید که : وی از صحابه نبود اما از کسانی است که در مکه یا مدینه در عهد پیغمبر (ص ) از پدر و مادر مسلمان زاده شده اند. عثمان خلیفه در ابتدای خلافت خود علی بن عدی را والی مکه کرد. و او در جنگ جمل با عائشه شرکت داشت . (از الاصابة ج 4، قسم دوم ).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۷ ثانیه
علی بزرکان . [ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) سیاستمدار و مورخ عراقی متوفی در سال 1378 هَ . ق . در بغداد. وی در انقلاب عراق در سال 1920 م . شرکت داشت . و...
علی بستیغی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن احمد بستیغی نیشابوری . محدث بود. و رجوع به علی (ابن احمد...) شود.
علی بسطامی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن محمودبن محمدبن مسعودبن محمودبن محمدبن محمدبن محمدبن عمر شاهرودی بسطامی هروی رازی فخری بکری حنفی ...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) مکنّی به ابوطالب . مؤلف کتاب عیون التواریخ بودو حمداﷲ مستوفی از آن نقل کرده است . (از حبیب السیر چ خیا...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عمربن خلیل ، مشهور به خازن و ملقب به علاءالدین . رجوع به خازن شود.
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن احمدبن عبداﷲ بغدادی ، مکنّی به ابوخطاب . مقری و صوفی و مؤدب بود که در سال 392 هَ . ق . متولد شد و د...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن احمدبن هبل تبریزی بغدادی موصلی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به مهذب الدین . رجوع به علی تبریزی ش...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن احمد بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن قصار. رجوع به علی قصار شود.
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن احمدبغدادی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن مرزبان . وی فقیه بود و تحصیلات خود را در بغداد ...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن خلف زاهی بغدادی ، مکنّی به ابوالقاسم . رجوع به علی زاهی شود.