علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن ادریس ثانی (یا علی ثانی ). هفتمین تن از ادارسه ٔ مراکش بود که پس از یحیی بن یحیی به سلطنت رسید. وی در سالهای بین 234 و 292 هَ . ق . حکومت کرد ولی سنین سلطنت او بتحقیق معلوم نیست . (از طبقات سلاطین اسلام ص 29). و نیز رجوع به الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 130 و الاستقصاء ج 1 ص 78 و جذوةالاقتباس ص 236 و معجم الانساب زامباور ص 103 شود.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۴.۷۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف ایوبی ، مشهور به ملک افضل نورالدین . رجوع به علی ایوبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بصری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی بصری (ابن یوسف ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف مرابطی . رجوع به علی مرابطی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یونس . نام او علی بن عبدالرحمان بن احمدبن یونس بن عبدالاعلی صدفی مصری ، مکنّی به ابوالحسن است . رجوع به ابن یون...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یونس بن عبداﷲ لهواری تونسی ، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی لهواری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یونس عاملی نباطی بیاضی ، مکنّی به ابومحمد و ملقّب به زین الدین . رجوع به علی بیاضی شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابواسحاق . تابعی بود. (از منتهی الارب ).
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابواسد. تابعی بود. (از منتهی الارب ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابوزیاد. تابعی بود. (از منتهی الارب ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابوزیاد. محدّث بود و شعیب بن کهتم از او روایت کرد. رجوع به ابوزیاد (علی ...) شود.