علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عیسی بن داوودبن جراح بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن جراح . متولد در سال 245 و متوفی در ذیحجه ٔ سال 334 هَ . ق . وزیر المقتدرباﷲ عباسی . او راست : 1 - جامع الدعاء. 2 - رسائل و نامه های او. 3 - الکتّاب و سیاسةالمملکة و سیرةالخلفاء. و رجوع به ابوالحسن (علی بن عیسی ...) و به ابن جراح و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 161. الوافی صفدی ج 12 ص 133. الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 129. معجم الادباء یاقوت ج 14 ص 68. روضات الجنات خوانساری ص 476. حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 302. دستورالوزراء خوندمیر ص 76. الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 133. دول الاسلام ذهبی ج 1 ص 164. سیرالنبلاء ذهبی . تاریخ بغداد ج 12 ص 14. المنتظم ج 6 ص 351.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۴.۵۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن احمد بغدادی مالکی ، مشهور به ابن قصار و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی قصار (ابن احمد بغدادی ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن ادریس ثانی (یا علی ثانی ). هفتمین تن از ادارسه ٔ مراکش بود که پس از یحیی بن یحیی به سلطنت رسید. وی در سال...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن جعفربن عبداﷲبن کثیر کثیری . سلطان شبام در حضرموت . رجوع به علی کثیری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن خلیل بن علی اسفیذاری ، مکنّی به ابوعاصم و ملقّب به فخرالدین . رجوع به علی اسفیذاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن علی بن ابی طالب . از محدثان بود. (منتهی الارب ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن علی بن حسام الدین ابوصیری حنفی شاذلی ، مشهور به ابن بتنونی . رجوع به علی بتنونی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن علی کاتبی قزوینی ، ملقّب به نجم الدین و مکنّی به ابوالحسن . حکیم و منطقی قرن هفتم هجری . وی در ماه رجب ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن قزل بن جلدک ترکمانی ، مشهور به مشد و ملقّب به سیف الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی مشد شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن محمدبن حسن حربی بغدادی شافعی ، مشهور به ابن قزوینی و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (علی بن عمربن ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن محمدبن فارس انباری ، مشهور به ابن حداد و ملقّب به قوام الدین و مکنّی به ابوالفرج . رجوع به علی انباری شو...