اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عیسی بن سلیمان بن محمدبن سلیمان بن ابان نفری ، مشهور به سکری و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی سکری شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۸ ثانیه
علی قدمی . [ ع َی ِ ق ُ دَ ] (اِخ ) ابن سلیمان بن درویش بن حاتم بحرانی قدمی . ملقب به زین الدین . رجوع به علی بحرانی شود.
علی قرشی . [ ع َ ی ِ ق ُ رَ ] (اِخ ) ابن ابی حزم قرشی دمشقی مصری شافعی . مشهور به ابن نفیس و ملقب به علاءالدین . رجوع به ابن نفیس و علی ...
علی قرشی . [ ع َی ِ ق ُ رَ ] (اِخ ) ابن ابی عاص بن ربیعبن عبدالعزی بن عبدشمس بن امیه ٔ قرشی عبشمی . رجوع به علی عبشمی شود.
علی قرشی . [ ع َ ی ِ ق ُ رَ ] (اِخ ) ابن ثابت بن سعیدبن علی بن محمدبن علی بن سعید تلمسانی قرشی اموی . رجوع به علی تلمسانی شود.
علی قرشی . [ ع َ ی ِ ق ُ رَ ] (اِخ ) ابن جاراﷲبن محمدبن ابی الیمن بن ابی بکربن علی بن محمدبن محمدبن حسین بن احمد قرشی مخزونی حنفی . مشهور ...
علی قرشی . [ ع َ ی ِ ق ُ رَ ] (اِخ ) ابن جهم بن بدربن جهم بن سعود قرشی شامی . مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن جهم . رجوع به ابن جهم و ع...
علی قرشی . [ ع َ ی ِ ق ُ رَ ] (اِخ ) ابن حسین بن حسان بن باقی قرشی . فقیه بود. او راست : اختیار مصباح المتهجد، که در سال 653 هَ . ق . از تأل...
علی قرشی .[ ع َ ی ِ ق ُ رَ ] (اِخ ) ابن حسین قرشی . او راست : المدخل فی الحساب . (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1643).
علی قرشی . [ ع َ ی ِ ق ُ رَ ] (اِخ ) ابن حمیدبن احمدبن جعفربن ولید قرشی . محدث بود و در سال 610هَ . ق . حیات داشت . او راست : شمس الاخبار المن...
علی قرشی . [ ع َ ی ِ ق ُ رَ ] (اِخ ) ابن داودبن یحیی بن کامل بن یحیی بن جباره ٔ زبیری قرشی اسدی . ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالحسن . ر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.