علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فخرالدین مسعودبن عزالدین حسین ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به حسام الدین . وی فرزند کهتر ملک فخرالدین مسعود نخستین تن از ملوک بامیان بود. برادر بزرگتر او شمس الدین محمد بود که پس از پدر به سلطنت بامیان رسید. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 609). وی همان شاهزاده ای است که نظامی عروضی کتاب چهارمقاله ٔ خود را به نام او تألیف کرده است . پدر وی فخرالدین مسعود اولین پادشاه از ملوک غوریه ٔ بامیان است ، و شمس الدین محمدبن فخرالدین مسعود، برادر اوست . هیچ ذکری از این شاهزاده در کتب تواریخ نیست . فقط قاضی منهاج الدین عثمان بن سراج الدین الجوزجانی در کتاب طبقات ناصری (ص 104) در ضمن تعداد اولاد فخرالدین مسعود، نام او را می برد. و سال وفات او معلوم نیست ولی چون در حین تألیف چهارمقاله در حیات بوده وفات او بالضرورة بعد از حدود سنه ٔ 550 هَ . ق . که تاریخ تألیف این کتاب است ، واقع شده . (تعلیقات چهارمقاله ٔ نظامی عروضی ص 2).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۳.۶۱ ثانیه
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمد چتالجه ای رومی حنبلی . رجوع به علی چتالجه ای شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمد رومی . مشهور به رضائی . رجوع به علی رضائی شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمد رومی حنفی . مشهور به باشماقچی زاده . رجوع به باشمقچی زاده (سیدعلی ...) و پاشمقچی زاده و علی (ابن محمد...
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمد قسطمونی رومی خلوتی شعبسانی (علی اطول ...). مشهور به قره باش . رجوع به علی اطول قره باش شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمد قیصری رومی حنفی . مشهور به نثاری . رجوع به علی نثاری شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن مصطفی بن بیرمحمد کوتاهیه ای رومی حنفی . ملقب به جبری و مشهور به بلبل زاده . رجوع به علی بلبل زاده شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن مصطفی قیصری رومی حنفی . مشهور به علی فردی . رجوع به علی فردی شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ )ابن موسی بن ابراهیم رومی قوچحصاری . ملقب به علاءالدین . رجوع به علی قوچحصاری و علاءالدین قوچحصاری شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن یحیی آیدینی رومی حنفی . رجوع به علی آیدینی شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن یوسف بن احمد رومی حنفی فناری . ملقب به علاءالدین . رجوع به علی فناری شود.