علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن لیث صفار. وی فرزند کوچکتر لیث و برادر کهتر یعقوب لیث بود. وی در چند مورد با برادر خود در جنگ ها شرکت داشت از جمله در سال 253 هَ . ق . که یعقوب بر هری دست یافت ، برادر خود علی بن لیث را با زندانیان و بنه در آنجا گذاشت و خود برای جنگ با ابراهیم بن الیاس بن اسد به «پوشنگ » رفت . و چون یعقوب درگذشت ، دو برادر او عَمرو و علی هر دو حاضر بودند و با وجودی که عهد و فرمان علی بر سپاه یعقوب روان تر بود، بعد از مذاکراتی که بین دو برادر واقع شد، کار بر عَمرو قرار گرفت . ولی پس از اندکی علی از اینکه کار امارت را به عمرو واگذار کرده است ، پشیمان شد و عمرو چون بر این موضوع آگاه گشت ، علی را در بند کرد و در سال 266 هَ . ق . وی را آزاد ساخته مال بسیار بداد و دل اوخوش گردانید. اما در رمضان همان سال که عمرو با علی به جنگ خجستانی رفته بود، بواسطه ٔ خیانت علی بنفع خجستانی ، عمرو بار دیگر وی را دستگیر ساخته و در قلعه ٔ بم زندانی کرد. و در رمضان سال 276 هَ . ق . که عمرو به پارس رفته بود وی حیلتی کرد و از زندان بگریخت و گروهی فراهم آورده به سیستان حمله کرد و چون از عهده ٔ جنگ با احمدبن شهفور (حاکم سیستان از جانب عمرو)و ازهربن یحیی برنیامد، راه خراسان گرفت و به رافعبن هرثمة پیوست . در سال 283 هَ . ق . جنگ سخت بین سپاه عمرو و رافع رخ داد که منجر به شکست رافع و گریختن او به گرگان شد. در این جنگ دو پسر علی لیث یعنی لیث و معدل که در سپاه رافع بودند، اسیر شدند و عمرو آن دو را به نیشابور آورد و خلعت داد و نیکوئی کرد و گفت سوی پدر روید. اما آنها این پیشنهاد را نپذیرفتندو نزد عم خویش باقی ماندند. رجوع به صفاریان شود.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۳.۱۳ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن واسطی . علی بن احمدبن علی بن محمدبن دواس قناواسطی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن واسطی . از معاریف علمای نجو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن والی بن حمزة. ریاضی دان و مقیم مکه بود و در سال 999 هَ . ق . در قید حیات بوده است . او راست : تحفةالعددلذوی الرشد و ا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وس . علی بن اسماعیل بن موسی بن علی بن حسن بن محمد دمشقی شافعی ، مشهور به ابن عمادالدین و به ابن وس و ملقّب به ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وصیف ، مشهور به خشکناجه و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی خشکناجه شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وضاح . علی بن محمدبن محمدبن محمدبن وضاح بن محمدبن وضاح شهرابانی ، ملقّب به کمال الدین و مکنّی به ابوالحسن و مشه...
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن وفا. علی بن محمدبن محمدبن وفا قرشی انصاری سکندری شاذلی مالکی ، مشهور به ابن وفا و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به عل...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ولی . او راست : تحفةالاعداد فی الحساب ، به ترکی ، که آن را در عهد سلطان مرادخان بن سلیم خان در مکه ٔ مکرمه تألیف کر...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وهاس . علی بن حسن بن ابی بکربن حسن بن علی خزرجی زبیدی یمنی ، مشهور به ابن وهاس و ملقّب به موفق الدین و مکنّی ب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وهاس . علی بن عیسی بن حمزةبن وهاس ، مکنّی به ابوالطیب و مشهور به وهاس . رجوع به علی (ابن عیسی بن حمزةبن ...) شود...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وهبان . ابن ابی اصیبعة در عیون الانباء گوید که : محمدبن زکریای رازی کتابی برای علی وهبان نوشته است که درآن بابی ...