اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مجاهدبن یوسف عامری ، ملقّب به اقبال الدوله . وی دومین و آخرین تن از امرای دانیه است که از سال 436 تا 468 هَ . ق . حکومت کرد و در این سال این سلسله به دست امرای هودی منقرض گشت . وی نیز به «سرقسطة» رفته و در آنجا ساکن گشت و در سال 474 هَ . ق .درگذشت . (از طبقات سلاطین اسلام ص 23) (الاعلام زرکلی بنقل از ابن خلدون ج 4 ص 164) (البیان المغرب ج 3 ص 157).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۲ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن رباح . از محدثان بود. (منتهی الارب ).
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن ربن ، علی بن سهل طبری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابن ربن و علی بن سهل بن ربن طبری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ربیعة، مکنی به ابوالمغیرة. وی تابعی بود و از علی علیه السلام روایت کرد. و سلمةبن کهیل از او روایت دارد. و نیز رجوع...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن رجاء، ملقب به شرف الدین . وی در سلک وزیران طغرل بن محمدبن ملکشاه به شمار می رفت و چون مردی نالایق بود طغرل عزم ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن رجب علی دیزجی (علی اکبر...). رجوع به علی اکبر دیزجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن رزین بن سلیمان . از بنی مروان بن ابی حفصة بود و شعر می گفت . او را دیوانی بود که نزدیک پنجاه ورق داشت . (از الفهرست ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن رزین ترمذی خراسانی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی ترمذی (ابن رزین ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن رستم بن هردوز، مشهور به ابن ساعاتی و ملقب به بهاءالدین و مکنی به ابوالحسن .نام وی را بصورت علی بن محمدبن رستم ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن رسول رسولی . رجوع به علی رسولی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن رضابن محمدمهدی بحرالعلوم طباطبائی . رجوع به علی طباطبائی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.