علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ادریس ثانی ، (یا علی اول )، ملقّب به حیدرة. چهارمین تن از ادراسه در مراکش است . وی از سال 221 تا 234 هَ . ق . حکومت کرد. او مردی باذکاوت و شریف و فاضل بود و در سال 234 در سنین جوانی درگذشت . (از طبقات سلاطین اسلام ص 29) (الاعلام زرکلی بنقل از الاستقصاء ج 1 ص 67 و جذوةالاقتباس ص 290).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۳.۶۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن شبیه . علی بن عبداﷲبن علی بن حسین بن زیدبن علی بن حسین بن زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام ، علو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شجاع مصقلی . رجوع به علی مصقلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شداد، مکنّی به ابوکردوس . محدث است . رجوع به ابوکردوس شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شعبان (الملک الاشرف ).ابن حسین بن محمدبن قلاوون ، ملقّب به الملک المنصور. از سلاطین دولت قلاوونیة در مصر و شام . رجو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شعبان اقسرائی رومی حنفی . رجوع به علی اقسرائی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شعیب سقا. از مشایخ تصوف . رجوع به علی سقا شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شفیعبن اکبر موسوی جابلقی بروجردی (علی اصغر...). رجوع به علی اصغر بروجردی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شلبی شبینی شافعی . رجوع به علی شبینی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شلویة. وی ازمشایخ متصوفه بود و بیشتر در کوهها و صحراها می گشت و شیخ ابوعبداﷲ خفیف درباره ٔ او حکایتهائی دارد که در ن...
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن شمس الدین بن محمدبن زهران بن علی شافعی رشیدی ، مشهور به خضری . رجوع به علی خضری شود.