علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن محمدبن حسین بن یوسف بن محمدبن عبدالعزیز بستی ، مکنّی به ابوالفتح و ملقّب به نظام الدین ، شاعر شهیر قرن چهارم هجری . رجوع به ابوالفتح بستی و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 186. الوافی صفدی ج 12 ص 196. یتیمةالدهر ثعالبی ج 4 ص 284. البدایه ٔ ابن کثیر ج 11 ص 278. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 772 و سایر صفحات . فهرس المخطوطات المصوره ٔ سید ج 1 ص 455. روضات الجنات خوانساری ص 482. هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 685. الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 144. وفیات الاعیان ج 1 ص 338. ارشادالاریب ج 6 ص 407.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۵.۸۵ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن مکرم اﷲ صعیدی عدوی مالکی ازهری . رجوع به علی صعیدی شود.
علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن احمدبن مکی رازی ، ملقب به حسام الدین و مشهور به ابن مکی . فقیه و ساکن دمشق بود و به حلب نیز سفر کرد، و در سال 59...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن منصور بسام ، مشهور به بسامی و ابن بسام . رجوع به علی بسامی و ابن بسام شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن موسی بن امام محمد تقی علیه السلام ، مکنی به ابوالقاسم . محدث و فقیه و از غُلات شیعه میباشد که در سال 352 ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن موسی بن علی جلاد راکبی نخلی حنفی . رجوع به علی جلاد شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن موسی بن محمد تقی علیه السلام ، مکنی به ابوالقاسم . رجوع به علی بن احمدبن موسی بن امام محمد تقی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن موسی بن محمد دیری جوبری دمشقی شافعی ، ملقب به علاءالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی دیری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن موسی جزائری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی جزائری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن موسی عاملی نباطی . رجوع به علی نباطی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن موفق بن متوکل ، مکنی به ابومحمد و ملقب به المکتفی باﷲ. هفدهمین خلیفه ٔ عباسی . رجوع به علی عباسی (ابن اح...