اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن سدیر. وی از اطبای قرن ششم هجری و معاصر الناصرلدین اﷲ عباسی است . مولد و منشاء وی در مداین بود و نزد اطبای بغداد تحصیل طب نموده در مداین به معالجه و مداوای مریضان پرداخت . وی در صناعت شعر نیز ماهر بود. و در دهه ٔ سوم رمضان سال 606 هَ . ق . بطور ناگهانی درگذشت . «سدیر» لقب پدر اوست . (از نامه ٔ دانشوران ج 2 ص 448) (از عیون الانباء ابن ابی اصیبعة ج 1 ص 304).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۹ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عثمان حواری خلیلی ، ملقب به علاءالدین . رجوع به علی خلیلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عثمان خراط، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی خراط شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عثمان خلوتی ضریر، مشهور به ناظم الدرر. رجوع به علی خلوتی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عثمان شهیدی ، ملقّب به رکن الدین . رجوع به علی شهیدی (ابن عثمان ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عثمان غزنوی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی غزنوی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عثمان غزی دمشقی حنفی ، ملقّب به شرف الدین . رجوع به علی غزی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عجلان بن رمیثةبن ابی نمی حسنی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به نورالدین .امیر مکه . رجوع به علی حسنی (ابن عجلان ب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عدلان بن حمادبن علی ربعی موصلی ، ملقّب به عفیف الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی موصلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عدی بن ربیعة. ابوعمر گوید که : وی از صحابه نبود اما از کسانی است که در مکه یا مدینه در عهد پیغمبر (ص ) از پدر و مادر...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عراق . نام او علی بن محمدبن علی بن عبدالرحمان بن عراق شامی حجازی شافعی ، ملقّب به سعدالدین و مشهور به ابن عراق ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.