علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن سدیر. وی از اطبای قرن ششم هجری و معاصر الناصرلدین اﷲ عباسی است . مولد و منشاء وی در مداین بود و نزد اطبای بغداد تحصیل طب نموده در مداین به معالجه و مداوای مریضان پرداخت . وی در صناعت شعر نیز ماهر بود. و در دهه ٔ سوم رمضان سال 606 هَ . ق . بطور ناگهانی درگذشت . «سدیر» لقب پدر اوست . (از نامه ٔ دانشوران ج 2 ص 448) (از عیون الانباء ابن ابی اصیبعة ج 1 ص 304).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۸۶ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یوسف قزوینی شیعی (علی اصغر...). رجوع به علی اصغر قزوینی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یونس ، مکنّی به ابوالفرج . مافروخی دو بیت شعر عربی از وی در «محاسن اصفهان » نقل کرده است . رجوع به محاسن ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد اخفش نحوی . رجوع به علی اخفش (ابن محمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد ادرنه وی رومی حنفی ، ملقّب به مدحی و مشهور به اسکیجی زاده . رجوع به علی اسکیجی زاده شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد اسبیجابی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به قطب الدین . رجوع به علی اسبیجابی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد اسکافی نیشابوری ، مکنّی به ابوالقاسم . رجوع به ابوالقاسم اسکافی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد اشمونی شافعی ، ملقب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به اشمونی و به علی اشمونی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد امین بن موسی بن حیدربن احمد. رجوع به علی امین شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد اهوازی نحوی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی اهوازی (ابن محمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن باقر ایجی اصفهانی شیعی (علی اکبر...). رجوع به علی اکبر ایجی شود.