علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن سدیر. وی از اطبای قرن ششم هجری و معاصر الناصرلدین اﷲ عباسی است . مولد و منشاء وی در مداین بود و نزد اطبای بغداد تحصیل طب نموده در مداین به معالجه و مداوای مریضان پرداخت . وی در صناعت شعر نیز ماهر بود. و در دهه ٔ سوم رمضان سال 606 هَ . ق . بطور ناگهانی درگذشت . «سدیر» لقب پدر اوست . (از نامه ٔ دانشوران ج 2 ص 448) (از عیون الانباء ابن ابی اصیبعة ج 1 ص 304).
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۳.۹۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف ایوبی ، مشهور به ملک افضل نورالدین . رجوع به علی ایوبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بصری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی بصری (ابن یوسف ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف مرابطی . رجوع به علی مرابطی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یونس . نام او علی بن عبدالرحمان بن احمدبن یونس بن عبدالاعلی صدفی مصری ، مکنّی به ابوالحسن است . رجوع به ابن یون...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یونس بن عبداﷲ لهواری تونسی ، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی لهواری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یونس عاملی نباطی بیاضی ، مکنّی به ابومحمد و ملقّب به زین الدین . رجوع به علی بیاضی شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابواسحاق . تابعی بود. (از منتهی الارب ).
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابواسد. تابعی بود. (از منتهی الارب ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابوزیاد. تابعی بود. (از منتهی الارب ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابوزیاد. محدّث بود و شعیب بن کهتم از او روایت کرد. رجوع به ابوزیاد (علی ...) شود.