اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن سدیر. وی از اطبای قرن ششم هجری و معاصر الناصرلدین اﷲ عباسی است . مولد و منشاء وی در مداین بود و نزد اطبای بغداد تحصیل طب نموده در مداین به معالجه و مداوای مریضان پرداخت . وی در صناعت شعر نیز ماهر بود. و در دهه ٔ سوم رمضان سال 606 هَ . ق . بطور ناگهانی درگذشت . «سدیر» لقب پدر اوست . (از نامه ٔ دانشوران ج 2 ص 448) (از عیون الانباء ابن ابی اصیبعة ج 1 ص 304).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۲.۲۵ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعدبن علی بن عبدالواحدبن عبدالقاهربن أحمدبن مسهر موصلی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به مهذب الدین و مشهور به ابن ا...
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن سعدبن علی بن یوسف الغنی باﷲبن محمدبن أحمر، مکنی به ابوالحسن و ملقب به الغالب باﷲ، نام او بصورت «علی بن سعدبن ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعدبن محمد، مکنی به ابوالحسن و ملقب به الغالب باﷲ. از ملوک بنی الاحمر اندلس . رجوع به علی بن سعدبن علی بن یوسف ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعدالدین مسعودبن علی ابهری ، ملقب به صدرالدین . وزیر سلطان علاءالدین تکش . رجوع به صدرالدین علی ... شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعدالدین مسعود ابهری ، ملقب به صدرالدین . وزیر تکش . رجوع به علی انصاری شود.
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن سعد انصاری . رجوع به علی انصاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعد بیوسی احمدی شافعی أشعری . رجوع به علی احمدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعید. نام او علی بن موسی بن عبدالملک بن سعید عبسی اندلسی غرناطی مغربی و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن سعید اس...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن احمدبن یحیی مزیدی حلی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به ملک الادبا و استاد شهید. شاگرد علامه . رجوع به ابوالحسن...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن حمامه ٔ صنهاجی (شیخ ...). رجوع به علی صنهاجی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.