اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن نصربن منصوربن بسام عبرتائی بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن بسام . وی شاعر بود و در سال 230 هَ . ق . متولد شد و در 302هَ . ق . درگذشت . رجوع به ابن بسام و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 236. الوافی صفدی ج 12 ص 192. سیرالنبلاء ذهبی ج 9 ص 168. الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 150. معجم الادباء یاقوت ج 14 ص 139. فوات الوفیات ابن شاکر ج 2 ص 83. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 25 و سایر صفحات . ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 39. اعیان الشیعه ٔ عاملی ج 42 ص 24.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۲ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن لجام . علی بن خلف بن عبدالملک بن بطال بکری قرطبی مالکی ، مشهور به ابن لجام و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی ق...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن لحام . علی بن محمدبن عباس بن شیبان دمشقی حنبلی ، مشهور به ابن اللحام و مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به علاءالدین . ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن لطف علی مغانی تبریزی . رجوع به علی تبریزی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن لیث صفار. وی فرزند کوچکتر لیث و برادر کهتر یعقوب لیث بود. وی در چند مورد با برادر خود در جنگ ها شرکت داشت از جمله د...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ماجده ٔ سهمی ، مکنّی به ابوماجدة. رجوع به علی سهمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ماشاذة. وی از علمای متقدم قرن پنجم (عهدی که مافروخی در آن میزیست ) بود و نام او درمحاسن اصفهان آمده است . (از م...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ماشطه . علی بن حسن ، مشهور به ابن ماشطة. رجوع به ابن ماشطة و علی بن حسن شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ماکولا. علی بن هبةاﷲبن علی بن هبةاﷲبن جعفر عجلی جرباذقانی بغدادی ، مشهور به ابن ماکولاو ملقّب به سعدالملک و مکنّی...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مانع حوشبی . سلطان حواشب در یمن . رجوع به علی حوشبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مأمون . مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به معتضد بود و او را «سعید» نیز می گفتند. وی قائم مقام برادر خود ابومحمد رشیدبن م...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.