اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن مظفربن مبارزالدین (شاه ...). وی یکی از چهار پسر شاه شرف الدین مظفر حاکم شیراز، و برادر کوچکتر شاه یحیی بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 287) (تاریخ مفصل ایران ، مغول چ عباس اقبال ص 426).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۵ ثانیه
علی باباطاغی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن عثمان بن سلیمان باباطاغی رومی حنفی . وی در سال 1140 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1 - فضائل قریش . 2 - ال...
علی بریدشاهی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن امیربن قاسم . سومین از حکام بریدشاهی است که در ولایت «بیدار» از ولایات دکن هند، از سال 945 تا 99...
علی بتارکانی . [ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) ابن محمد بتارکانی طوسی حنفی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علاءالدین طوسی شود.
علی اسطرلابی . [ ع َ ی ِ اُ طُ ] (اِخ ) ابن عیسی اسطرلابی . وی صاحب رساله ای است در عمل اسطرلاب . (از گاهنامه ٔ سال 1310 هَ . ش .).
علی اسفیذاری . [ ع َ ی ِ اَ ] (اِخ ) ابن عمربن خلیل بن علی اسفیذاری ، مکنّی به ابوعاصم و ملقّب به فخرالدین . نحوی بود و در سال 698 هَ . ق ...
علی اسماعیلی . [ ع َ ی ِ اِ ] (اِخ ) ابن سلیمان یمنی بکیلی تمیمی زیدی اسماعیلی ، ملقّب به حیدرة. رجوع به علی بکیلی شود.
علی اشرآبادی . [ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) نجفی حسینی اشرآبادی شیعی ، ملقّب به شرف الدین . رجوع به علی نجفی شود.
علی اسبیجابی . [ ع َ ی ِ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن علی بن احمدبن محمدبن اسحاق اسبیجابی سمرقندی ، ملقّب به بهاءالدین . فقیه بود و د...
علی اسبیجابی . [ ع َ ی ِ اِ ] (اِخ ) ابن محمد اسبیجابی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به قطب الدین . او راست : الجامعالکبیر فی فروع الحنفیة. (از ...
دره علی آباد. [ دَرْ رَ ع َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه طهران به سمنان ، میان حسین آباد و عبداﷲآباد، در 165 هزار و پانصدگزی تهران . (یادداشت م...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.