علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن معلی .وی کلانتر قطیف بود و در سال 281 هَ . ق . یکی از بزرگان قرمطی به نام یحیی بن ذکرویه بن مهرویه به منزل اورفت و به نام اینکه وی از جانب امام محمد مهدی (ع ) آمده است از آنجا آغاز تبلیغ اهالی قطیف و بحرین به مذهب قرامطه کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 285).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۷ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدجعفر استرآبادی تهرانی . رجوع به علی استرآبادی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدجعفر حسنی حسینی یزدی (علی اکبر...). رجوع به علی اکبر یزدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد جمالی حنفی . رجوع به علی جمالی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدجوادبن علی بن موسی الرضا علیهم السلام ، ملقّب به نقی . دهمین امام از ائمه ٔ شیعه ٔ اثناعشریه . رجوع به ابوالحسن ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد چتالجه وی رومی حنبلی . رجوع به علی چتالجه وی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد حجازی قاینی . رجوع به علی حجازی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد حداد نصری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی حداد و طبسی (علی بن محمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد حر عاملی کرکی . رجوع به علی حر شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد حزوری آمدی شافعی . رجوع به علی آمدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدحسین بن زین العابدین ، مشهور به زین التمیمی کاظمی . رجوع به علی تمیمی شود.