اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مغیره ٔ اثرم بغدادی ،مکنّی به ابوالحسن . رجوع به اثرم (علی بن ...)، و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 244. تاریخ دمشق ابن عساکر ج 12 ص 276. الوافی صفدی ج 12 ص 198. الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 56. معجم الادباء یاقوت ج 15 ص 77. النجوم الزاهره ٔ ابن تغری بردی ج 2 ص 263. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 146. الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 175. ارشادالاریب ج 5 ص 421. نزهةالالباس ص 218. انباه الرواة ج 2 ص 319.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۲.۲۰ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن طیب بن عبدالرحمان شرفی اندلسی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی اندلسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ظافربن حسین أزدی مصری مالکی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به جمال الدین . رجوع به علی أزدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ظاهر مطیری اسدی حلی . رجوع به علی حلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ظاهر وتری حسنی مدنی ، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی مدنی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ظبیان ، مکنّی به ابوالحسن ، تابعی است . و رجوع به ابوالحسن (علی بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ظهیربن شهاب مصری ، مشهور به ابن کفتی و ملقّب به نورالدین ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی مصری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ظهیرالدین ابی منصور فرامرزبن علاءالدوله ابی جعفرمحمد، معروف به کاکویه . یکی از دیالمه ٔ کاکویه . رجوع به علی بن فرا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ظهیرة. علی بن جاراﷲ بن محمدبن أبی الیمن بن ابی بکربن علی بن محمدبن محمدبن حسین بن احمد قرشی محزومی حنفی ، مشهور ب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عاصم بن صهیب واسطی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی واسطی (ابن عاصم ...) شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن عباد. علی بن محمدبن ابراهیم بن عبداﷲبن مالک بن عباد نفری رندی مالکی ، مشهور به ابن عباد.رجوع به علی نفری (ابن م...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.