اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مغیره ٔ اثرم بغدادی ،مکنّی به ابوالحسن . رجوع به اثرم (علی بن ...)، و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 244. تاریخ دمشق ابن عساکر ج 12 ص 276. الوافی صفدی ج 12 ص 198. الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 56. معجم الادباء یاقوت ج 15 ص 77. النجوم الزاهره ٔ ابن تغری بردی ج 2 ص 263. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 146. الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 175. ارشادالاریب ج 5 ص 421. نزهةالالباس ص 218. انباه الرواة ج 2 ص 319.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۰ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ (یا عبیداﷲ)بن دقّاق دقیقی بغدادی ، مکنّی به ابوالقاسم و مشهور به دقّاق . رجوع به ابوالقاسم (علی بن عبیداﷲ د...
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن سنان طوسی تیمی ، مکنّی به ابوالحسن . از بزرگان علمای کوفه . رجوع به طوسی (ابوالحسن علی ...) و معجم الادباء...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن سیف یا یوسف ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به علویة. رجوع به علی علویة شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن شاذان بن بتتی قصار، مکنّی به ابوالحسن . وی مقری بود و در یک روز چهار ختم منهای یک هشتم آن بافهماندن تلا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن شیخ بن عبداﷲبن شیخ بن عبداﷲ عیدروس ، مشهور به زین العابدین . رجوع به علی زین العابدین شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن طاهر خزاعی اصفهانی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی خزاعی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن طیب جزائری ، ملقّب به زین الدین و مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن قلال . رجوع به علی جزائری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عباس ، مکنّی به ابوالحسن و ابومحمد و مشهور به ابوالاملاک و ملقّب به ذوالثفنات . وی جد خلفای عباسی بود و در...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عبدالجبار شاذلی ضریر، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به نورالدین . پیشوای فرقه ٔشاذلیة. رجوع به شاذلی و مآخذ ذ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عبدالغفار سمسمانی لغوی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی سمسمانی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.