اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی بن علی بن موسی بن محمدبن خلف انصاری سالمی اندلسی جیانی ، مشهور به ابن ارفع راس و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی انعماری شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۰ ثانیه
علی الاتفاق . [ ع َ لَل ْ اِت ْ ت ِ ] (ع ق مرکب ) اتفاقاً. تصادفاً. بطور اتفاقی . اتفاق را. از اتفاق . برحسب تصادف . || متفقاً. متحداً.
علی الاجماع . [ ع َ لَل ْ اِ ] (ع ق مرکب ) مجموعاً. بطور کلی . بنابر اجماع . بتبعیت از جماعت . به پیروی جمع. باجماع . و رجوع به اجماع شود. ||...
علی الاجمال . [ ع َ لَل ْ اِ ] (ع ق مرکب ) مجملاً. بطور مجمل و نامعلوم . براجمال . باجمال . و رجوع به اجمال شود.
علی التناوب . [ ع َ لَت ْ ت َ وُ ] (ع ق مرکب ) بر نوبت . بنوبت . علی التوالی . || پیاپی . پی درپی . و رجوع به تناوب شود.
علی التواتر. [ ع َ لَت ْ ت َ ت ُ ] (ع ق مرکب ) بنا بر تواتر. متواتراً. بطور تواتر. بطور پیوسته . و رجوع به تواتر شود.
علی التوالی . [ ع َ لَت ْ ت َ ] (ع ق مرکب ) پی درپی . پی هم . از عقب هم . مسلسلاً. (ناظم الاطباء). متوالیاً.
علی الاطلاق . [ ع َ لَل ْ اِ ] (ع ق مرکب ) عموماً. بنحوی که شامل همه گردد. (ناظم الاطباء). بی قید. بی شرط.- حکیم علی الاطلاق ؛ خدای تعالی .- ...
علی التحقیق . [ ع َ لَت ْ ت َ ] (ع ق مرکب ) بدون شک و شبهه . یقیناً. بی شبهه .بطور حقیقت و راستی و درستی . (ناظم الاطباء). بر مبنای یقین . بر ...
علی التخییر. [ ع َ لَت ْ ت َ ] (ع ق مرکب ) اختیاراً. بااختیار. بنابر تخییر. رجوع به تخییر شود.
علی التدریج . [ ع َ لَت ْ ت َ ] (ع ق مرکب ) اندک اندک . رفته رفته . کم کم . بتدریج . متدرجاً. تدریجاً.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.