اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن نصر. از محدثان بود. (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۲ ثانیه
علی قلصادی . [ ع َ ی ِ ق َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن علی قرشی بسطی اندلسی مالکی . مشهور به قلصادی و ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحس...
علی کاشانی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (ملا...) مشهور به ملا علی حالی . او را اشعاری است که در تحفه ٔ سامی منقول است . (از الذریعه ج 9).
علی کاشانی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن خواجه میراحمد محتشم کاشانی . رجوع به علی محتشم شود.
علی کاشانی . [ ع َی ِ ] (اِخ ) ابن قاسم کاشانی کاتب . مکنی به ابوالحسن . وی از نویسندگان مبرز بود و او را برخی از نامه ها است که در معجم ال...
علی کاشانی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ )ابن کمال الدین حسین کاشانی . ملقب به غیاث الدین . رجوع به غیاث الدین (علی بن کمال الدین حسین کاشانی ) شود.
علی کرکانی . [ ع َ ی ِ ک ُ رَ ](اِخ ) (شیخ ...) مکنی به ابوالقاسم . از عرفای مشهور اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هَ . ق . و معاصر با شیخ ...
علی کرمانی . [ ع َ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) ملقب به عمادالدین و متخلص به عماد و مشهور به عماد فقیه و خواجه عماد فقیه . از عرفای قرن هشتم هَ . ق . ...
علی کرمانی . [ ع َ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی کرمانی . صوفی متوفی در حدود سال 470 هَ . ق . او راست : سراج الشریعة و منهاج الحقیقة. (از ...
علی کرمانی . [ ع َ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) ابن محمود کرمانی شافعی . ملقب به ضیاءالدین . وی در سال 830 هَ . ق . در قید حیات بود و در آن وقت سنش بیش...
علی کشمیری . [ ع َ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) ابن صفدربن صالح رضوی قمی کشمیری . رجوع به علی رضوی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.