اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نصر، ملقّب به نورالدین . فقیه ، متوفی درسال 695 هَ . ق . وی مدتی نیابت حکم را در قاهره عهده دار بود. او را کتابی است در فقه . (از معجم المؤلفین ج 7 ص 253 بنقل از تاج التراجم ابن قطلوبغا ص 34).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۷۷ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمادالدین . علی بن اسماعیل بن موسی بن علی بن حسن بن محمد دمشقی شافعی ، ملقّب به علاءالدین و مشهور به ابن عمادالدی...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمار. علی بن محمدبن ابی بکر، ملقّب به جلال الدین و مشهور به ابن عمار. رجوع به علی بن محمدبن ابی بکر شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمر، مشهور به اسود و قره خواجه . رجوع به علاءالدین اسود شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمران ، مکنّی به ابوالحسن . ممدوح منوچهری دامغانی شاعر. رجوع به علی عمرانی (ابن محمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن ابراهیم بن عبداﷲ کنانی قیچاطی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی قیچاطی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن ابراهیم قرشی صوفی شاذلی . رجوع به علی شاذلی (ابن عمربن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن احمدبن عبدالباقی بن بکری ، مکنّی به ابوالحسن . کتابدار کتابخانه ٔ نظامیه در قرن ششم . نام او را به صورت «علی...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن احمدبن عماربن احمدبن علی بن عبدوس حرانی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن عبدوس . رجوع به علی حرانی شو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن احمدبن عمربن ناجی میهی شافعی بصیر. رجوع به علی میهی شود.
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن عمربن احمدبن مهدی بن مسعودبن نعمان بن دیناربن عبداﷲ بغدادی دارقطنی ، مکنّی به ابوالحسن . محدث و حافظ و فقیه و قاری...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.