علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نصیرالدین محمودبن مظفر خوارزمی ، ملقّب به شمس الدین . پدر او نصیرالدین محمود سمت وزارت و نیز اشراف مطبخ و اسطبل سلطان سنجر را داشت . و بواسطه ٔ بی کفایتی از وزارت کنار رفت و منصب اشراف را به پسرش شمس الدین علی واگذاشت . و پس از مدتی مقرب الدین جوهر خادم ، شمس الدین علی را نزد سلطان سنجر متهم به داشتن روابط با برخی از حرمسرایان سلطان ساخت لذا با پدرش به زندان افکندند و در همان زندان درگذشتند. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 515) (دستور الوزراء خوندمیر ص 199 و 203).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۴۱ ثانیه
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن بلبان بن عبداﷲ فارسی مصری حنفی . ملقب به علاءالدین و مکنی به ابوالحسن . فقيه و اصولی و نحوی و محدث ...
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن جزار مصری حنفی . ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن . در برخی از علوم عصر خود دست داشت و بسال 984 ه...
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن ابراهیم انکوری مصری . مشهور به درویش . رجوع به علی درویش شود.
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن حسین بن محمد موصلی مصری شافعی خلعی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی خلعی شود.
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن صدقه ٔ مصری یمانی حنفی . مشهور به امام بیرم پاشا. رجوع به علی بیرم شود.
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی اسنوی مصری شافعی . ملقب به بدرالدین . رجوع به علی اسنوی شود.
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی لیثی مصری . رجوع به علی لیثی شود.
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن محمدبن فهر فهری مصری مالکی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی فهری شود.
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن خلیل مرصفی یا مرصفاوی مصری مدنی شافعی . ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی مرصفی ...
علی مصری . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن داودبن سلیمان جوهری مصری شافعی . ملقب به نورالدین . رجوع به علی جوهری شود.