اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نصیرالدین محمودبن مظفر خوارزمی ، ملقّب به شمس الدین . پدر او نصیرالدین محمود سمت وزارت و نیز اشراف مطبخ و اسطبل سلطان سنجر را داشت . و بواسطه ٔ بی کفایتی از وزارت کنار رفت و منصب اشراف را به پسرش شمس الدین علی واگذاشت . و پس از مدتی مقرب الدین جوهر خادم ، شمس الدین علی را نزد سلطان سنجر متهم به داشتن روابط با برخی از حرمسرایان سلطان ساخت لذا با پدرش به زندان افکندند و در همان زندان درگذشتند. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 515) (دستور الوزراء خوندمیر ص 199 و 203).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۹۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن مبارک مرزوی ، مکنّی به ابوالحسن ، رجوع به علی مرزوی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن مبارک وهرانی ، مکنّی به ابوالحسن .رجوع به علی وهرانی (ابن عبداﷲبن ناشربن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن ابی سرور سروجی . رجوع به علی سروجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن احمدبن مظفر نجفی . رجوع به علی نجفی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن حسن جذامی مالقی نباهی ، مشهور به ابن حسن و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی مالقی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن سعیدبن موهب جذامی اندلسی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن موهب . رجوع به علی اندلسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن عبدالباقی بن ابی جراده ٔ عقیلی انطاکی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی عقیلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن عبدالملک بن یحیی بن ابراهیم حمیری کتامی فاسی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی قطان شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن محب اﷲبن محمدجعفر علیاری . رجوع به علی علیاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن هیدور تادلی . رجوع به علی تادلی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.