اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وهسودان بن جستان بن مرزبان بن جستان دیلمی جستانی . وی از سلاطین بنی جستان بود. که از سال 300 تا 304 هَ . ق . بر اصفهان حکومت می کرد و در سال 307 هَ . ق . بر ری مستولی گشت و در این سال درگذشت . (از معجم الانساب زامباور ص 73 و 293). در حبیب السیر آمده است که علی بن وهسودان ، نایب المقتدر باﷲ عباسی در ری بود. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 413 شود. قفطی در تاریخ الحکماء (ص 272) نویسد: محمدبن زکریای رازی کتاب «الطب الملکی » را به نام علی بن وهسودان صاحب طبرستان نوشته است . و ظاهراً همه ٔ اینان همان علی بن وهسودان جستانی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۷ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد عباسی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به عمادالدین . رجوع به علی عباسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد عدوی شمشاطی ، مکنّی به ابوالحسن و ابوالقاسم . رجوع به علی شمشاطی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد عسکری . رجوع به علی عسکری (ابن محمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد عسیلی مصری شافعی ، ملقّب به نورالدین . رجوع به علی عسیلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد عقینی انصاری تعزی یمنی شافعی . رجوع به علی عقینی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدعلی حسینی میبدی یزدی . رجوع به علی یزدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد عمرانی (یا علی بن عمران )، مکنّی به ابوالحسن . ممدوح منوچهری دامغانی شاعر. رجوع به علی عمرانی (ابن محمد...)...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد عزالی لوکری ، مکنّی به ابوالحسن . شاعر عهد سامانیان . مکنّی به ابوالحسن (علی بن محمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد فزاری . رجوع به علی فزاری شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن محمد فیاض . رجوع به علی فیاض شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.