علیا
نویسه گردانی:
ʽLYA
علیا. [ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میمند بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد، که مشهور به «ده بالا» است . رجوع به «ده بالا» شود. (از فرهنگ جعرافیایی ایران ج 7).
واژه های همانند
۸۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
چار باغ امین آباد علیا. [ غ ِ اَ دِ ع ُ ] (اِخ ) از بناهای عبداﷲخان امین الدوله پسر مرحوم حاجی محمد حسینخان صدر اصفهانی است در اصفهان . ابتداء...
چهارباغ امین آباد علیا. [ چ َ غ ِ اَ دِ ع ُ ] (اِخ ) از بناهای عبداﷲخان امین الدوله . رجوع شود به چارباغ امین آباد علیا.
شاهسون کندی علیا و سفلی . [ س َ وَ ن ِ ک ِ ع ُ وَ س ُ لا ] (اِخ )دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان ساوه . دارای 532 تن سکنه . آب آن از ...
علی ا. [ ع َ لَل ْ لاه ْ ] (ع ق مرکب ) برخدا. بر خدای . || در مقام استعاذه استعمال می کنند، یعنی پناه بر خدا. (ناظم الاطباء) : علی اﷲ از بد ...
الیا. [ اَل ْ ] (یونانی ،اِ) به یونانی خطمی صحرایی را گویند و بعربی شحم المرج خوانند. (برهان قاطع) (هفت قلزم ) (از آنندراج ).
الیا. [ اِ ] (اِخ ) الیاء. ایلیاء. نام قدس (بیت المقدس ) در زمان حکومت صلیبیان . در برخی از تواریخ عرب نیز این نام آمده است . (از قاموس الا...
الیا. [ اِ ] (اِخ ) رجوع به الیاس و الی ۞ و ایلیا و قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
آل(سرخ و سرخ نیمرنگ )[پهلوی ]+ی(پسوند نسبت )+ا (پسوند نسبت )
منسوب به سرخی، خورشید و بلندی.مجازا زیبارو، بلند مرتبه
الیا نامی ست که در تورات آمده و در معنی "پرستنده ی یهوه" آمده است و نام دختر و پسر بکار رفته... Ellyana نام الیانا بشکل مدرن در کشورهای فران...
الیاء. [ اِل ْ ] (ع مص )درنگ کردن و پس ماندن . یقال : الیأت الناقة؛ ای ابطأت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از المنجد).