علی اصفهانی
نویسه گردانی:
ʽLY ʼṢFHANY
علی اصفهانی . [ ع َ ی ِ اِ ف َ ](اِخ ) ابن مهدی بن علی بن مهدی کسروی اصفهانی بغدادی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی کسروی شود.
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۳ ثانیه
علی اکبر اصفهانی . [ ع َ اَ ب َ رِ اِ ف َ ] (اِخ ) حسینی ، ملقّب به صدرالاطباء. طبیب بود و در سال 1335 هَ . ق . درگذشت . او راست : فصول العلاج . ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
در افسانه های عرب آمده است که چون مردی از بنی زهره 1 عاشق میشد، راز خود را پنهان میکرد و درد عشق را آن قدر در دل نگاه میداشت که او را از پای در می...