گفتگو درباره واژه گزارش تخلف علی القطع نویسه گردانی: ʽLY ʼLQṬʽ علی القطع. [ ع َ لَل ْ ق َ ] (ع ق مرکب ) بطور قطع. بیقین . مطمئناً. قطعاً. حتمی . بطور حتم : روی دل از این شاهد بدمهر بگردان کانجا که جمال است علی القطع وفا نیست . اثیر اخسیکتی .علی القطع نپذیرم اقطاع شاهان من و ترک اقطاع و پس انقطاعی .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه واژه معنی علی کاشف الغطاء علی کاشف الغطاء. [ ع َ ی ِ ش ِ فُل ْ غ ِ ] (اِخ ) ابن محمدرضابن موسی بن جعفر کاشف الغطاء نجفی . وی مورخ بود و در حدود سال 1267 هَ . ق . متولد ش... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود