اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی رومی

نویسه گردانی: ʽLY RWMY
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) مرجوشی . شیمیدان قرن نهم هَ . ق . او راست : در الانوار فی اسرار الاحجار. (از معجم المؤلفین از فهرس الخدیویة ج 5 ص 380).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم مغنیساوی رومی حنفی (علی رضا...)، مشهور به اولیازاده . رجوع به علیرضا (ابن ابراهیم ...) شود.
علی رومی .[ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد جمالی حنفی رومی زنبیلی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی جمالی شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حسین بن سلیمان اسپارته ای رومی حنفی (علی رضا...)، مشهور به وصفی . رجوع به علیرضا (ابن حسین ...) شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن زکی بوسنوی رومی حنفی . رجوع به علی بوسنوی شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن شعبان اقسرائی رومی حنفی . رجوع به علی اقسرائی شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن صالح رومی ، مشهور به عبدالواسع علیسی . رجوع به علی علیسی شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن عبدالباقی بن احمد رومی حنفی ، مشهور به ظریفی . رجوع به علی ظریفی شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن حسام بن حامد، مشهور به ام ولدزاده ٔ رومی . وی عهده دار امر قضا در حلب بود و در سال 980 هَ . ق ....
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ ادرنوی رومی حنفی (علی وحید...) رجوع به علی وحید شود.
علی رومی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ انطاکی رومی حنفی . رجوع به علی انطاکی شود.
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.