علی موسوی
نویسه گردانی:
ʽLY MWSWY
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن اسماعیل بن محمدبن علی بن احمدبن هاشم بن علوی بن حسین غریفی موسوی بحرانی . فقیه و اصولی و ادیب بود. وی در سال 1264 هَ . ق . در نجف اشرف متولد شد. و نزد علی طباطبایی و راضی نجفی و محمدحسین کاظمی و جز آنان کسب دانش کرد و در سال 1302 هَ . ق . درگذشت . او را حواشیی بر کتب مختلف از قبیل التعادل و الترجیح شیخ مرتضی و حاشیه ٔ ملا کاظم است . و نیز رسالاتی در مطالب مختلف از قبیل استحاله ٔ اجتماع امر و نهی و علم جفر و رمل و غیره دارد. و منظومه هائی درباره ٔاصول عقاید و تحریر اقلیدس و فقه و منطق و مواریث وهیئت از او به جای مانده است و تألیفات دیگری نیز دارد. رجوع به اعیان الشیعه ٔ عاملی ج 42 ص 30 شود.
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ملقب به صدرالملک . در طبقات ناصری آمده است که مهذب الدین وزیر در نزد سلطان معزالدین بهرامشاه بن التمش ...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن ابی احمد حسین طاهربن موسی بن محمدبن موسی بن ابراهیم بن امام موسی بن جعفرالصادق (ع ) ملقب به علم اله...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن حسین بن ابی الحسن موسوی عاملی . رجوع به علی عاملی شود.
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن حسین قدامه ٔ موسوی . مکنی به ابوجعفر. وی مربی و ممدوح ادیب صابر ترمذی ، و سیدی جلیل القدر و بزرگوار ب...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن خلف بن عبدالمطلب بن حیدربن محمدبن فلاح موسوی حسینی مشعشعی حویزی . محدث و مفسر و ادیب . رجوع به علی...
علی موسوی . [ ع َی ِ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالحسین بن سلطان موسوی حسینی . وی فقیه و محدث و ادیب و شاعر و نویسنده بود و در سال 895 هَ . ق . حیا...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالحمیدبن فخاربن معد موسوی حلبی . مشهور به مرتضی . رجوع به علی مرتضی شود.
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی موسوی . متولد در جمادی الثانیه ٔ سال 1080 هَ . ق . او راست : سفرنامه ٔ حج ، که در آن شرح حا...
علی موسوی .[ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین بن ابی الحسن موسوی عاملی جبعی بحرانی . ملقب به نورالدین . فقیه بود و در سال 1068 هَ . ق ...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن رضابن محمدبن حمزه ٔ حسینی موسوی طوسی . مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن دفترخوان . رجوع به ...